قدرت دگرگونی

زبان خود را انتخاب کنید

قدرت دگرگونی

 

اگرچه اکثر مردم ممکن است قبلاً کم و بیش در مورد عیسی مسیح شنیده باشند و برخی ممکن است به اعتبار کتاب مقدس تردید کنند، با اینحال کسی نمی توانند تغییرات زندگی ما را انکار کند. در داستان من و تو قدرت هست. مردمی که شاهد دگرگونی های زندگی ما هستند می بینند که این ادعاها توخالی نیست بلکه داستان های واقعی زندگی ما هستند!

اکثر شرکت های تجاری، برای تبلیغ محصولاتشان، داستانسرایی کرده و ادعا می کنند که فراورده های آنها منحصربفرد و بمراتب بهتر از محصلات  دیگران است. برخی از این ادعاها ممکن است درست باشد اما بسیاری از آنها ادعاهای توخالی هستند چون بعضی از این محصولات را که خریدیم، از کیفیت بد آنها دلسرد شدیم. ادیان دنیا هم به همین صورت، ادعای برتری بر یکدیگر میکند. پس از کجا می شود فهمید که ادعاهای آنها معتبر هستند؟

تصور کنید کسی در خانه شما را بکوبد تا یک شامپوی جدید بفروشد. آیا شما بدون اینکه فروشنده را بشناسید به حرف او اعتماد خواهید کرد؟ حتی اگر این شامپو در واقع محصول ممتازی باشد، ولی چون فروشنده را نمی شناسید،  به او اعتماد نخواهید کرد. ولی بر عکس، اگر یکی از دوستان خوب شما همین شامپو را توصیه کند، باحتمال زیاد آن را خواهید خرید. چون وقتی به یک نفر اعتماد می کنیم، به حرفهای او اعتماد می کنیم! پس مردم تنها زمانی پیغام ما را باور خواهند کرد که ما قابل اعتماد آنها باشیم.

بعضی از مردم که بکلیسا می روند یا در مجالس مسیحیان  شرکت می کنند ممکن است ادعا بکنند مسیحی هستند ولی زندگیشان عوض نشده است. آنها به این مجالس می روند چونکه آنجا مکانی مناسب و امن برای یافتن دوستان خوب است. آنها حتی ممکن است معتقد به کارهای خوب باشند بدون اینکه روش زندگی آنها تغییری کرده باشد. برخی حتی ممکن است تولد تازه داشته باشند اما در زندگی روحانی درجا زده و رشد نکرده اند. برای همین آنها داستانی برای گفتن ندارند.

اما وقتی به آنچه از کتاب مقدس آموخته ‌ایم عمل ‌کنیم، خداوند زندگی ما را عوض میکند و شاخه‌های بی ثمر را هرس میکند تا پربارتر شویم. پس اگر روزی متوجه شویم که روند تغییر و تحول در زندگی ما ایستاده است، باید قلبهایمان را جستجو کنیم و از خدا بخواهیم که روح ما را شاداب کند. رشد روحانی، با جمع آوری معلومات کتاب مقدسی فرق دارد. آنچه مردم را به رستگاری سوق می دهد مشاهده تغییرات زندگی ماست، نه کثرت معلومات ما.

 بنابراین ما کتاب مقدس را می خوانیم، به طور منظم دعا می کنیم، با سایر ایمانداران ملاقات می کنیم، و هدایت روح القدس را جدی می گیریم تا زندگی ما روز بروز عوض شود. این تغییرات، در طرز رفتار ما با دیگران  و کلماتی که از دهان ماخارج می شود، دیده می شوند. پس وقتی داستان ایمانمان را برای کسانی که شاهد طرز زندگی ما هستند تعریف می کنیم،  کنجکاوی آنها برانگیخته می شود.

البته، داستان‌های زندگی ما تنها در صورتی می‌توانند روی دیگران تأثیر بگذارد که آنرا با دیگران درمیان بگذاریم. بسیاری از افرادی که خداوند را نمی شناختند، با شنیدن همین داستانهای واقعی مثل داستان من و تو، ایمان آوردند و مبشران و خادمین بزرگ مسیحی شدند! ما بروشهای مختلف می توانیم داستان زنگیمان را با دیگران در میان بگذاریم. حتی یک سوال بجا می تواند آنها را بفکربیاندازد.

در استرالیا، مردی بنام فرانک جنر مدت 16 سال، هر روز عصر، به یکی از خیابانهای شلوغ شهر بیرون می رفت وبا شور و شوق به مردم سلام می کرد و بسادگی از آنها میپرسید، «ای جوان، اگر امشب فوت بکنی، سر از کجا درخواهی آورد، بهشت ​​یا جهنم؟!" در طول سالها، نزدیک به 100000 نفرسوال او را شنیدند و بسیاری فکرشان باز شده تصمیم گرفتند به عیسی مسیح ایمان بیآورند! بنابراین اگر یک جمله ساده میتواند با قلب عده زیادی صحبت کند و زندگی آنها را تغییر دهد، داستان های ما می تواند موئثرتر باشد!

درمیان گذاشتن داستان زندگی، با موعظه کردن، اظهار فضل کردن، یا تدریس کتاب مقدس فرق میکند. داستان زندگی ما بطور مختصر شامل سه دوره زمانی متمایز می باشد:

الف) زندگی گذشته ما،

ب) چگونه مسیح را پذیرفتیم، و

ج) زندگی تازه درمقایسه با زندگی گذشته ما.

 

برای ادامه، لطفأ روی "نگارش داستان" کلیک کنید.