ازدواج مسیحی

ازدواج مسیحی یکی از پیچیده ترین نوع روابط است. در واقع، ازدواج یک راز است! با یک نگاه، شاید هدف و معنای آن آسان به نظر برسد، اما درحقیقت بغرنج تر از آن است  که فکر کنیم! ازدواج مسیحی مطمئناً تکامل یک رابطه نیست، بلکه پیمانیست که بر اساس دانش و نقشه کامل خالق ما برقرار شده است. ازدواج صمیمانه ترین پیوند بین یک زن و یک مرد است. از دیدگاه کتاب مقدس، این دو نفر، با شخصیت متفاوت و جنس مخالف، در یک بدن پیوند می خورند.

"به این سبب است که مرد از پدر و مادر خود جدا می شود و به همسر خود می پیوندد، و ازآن پس، آن دو یکی می شوند. " پیدایش 24:2

ازدواج یک دوستی، یک مشارکت، یک صمیمیت جنسی، معنوی و عاطفی؛ پاک و محترم است.  ازدواج منعکس کننده مفهوم  و هدف خانواده ایست که فرزندانشان در عشق و احترام واقعی به رشد کامل می رسند.

ازدواجی که فاقد این خصوصیات است، باعث رنج تمام خانواده می شود. اما هنگامی که زن و شوهر هدف الهی ازدواج را درک کرده و بر اساس آن زندگی میکنند، خانواده و حتی جوامع اطراف آنها شکوفا می شوند. فرزندان این خانواده  در مدرسه موفق ترهستند. آنها برای همه احترام قائل هستند و در نتیجه دوستی های با دوام برقرار می کنند. در جوامعی که چنین خانواده هایی وجود دارند، همسایه‌ها از یکدیگر مراقبت می کنند، میزان جرم و جنایت کاهش می یابد، و مردم در آرامش زندگی می کنند.

زنان، با محبت فداکارانه ای که از شوهرانشان دریافت می کنند، احساس سعادت می کنند. شوهران، با احترام و حمایت همسرانشان در شغل خود موفق شده، پیشرفت می کنند. شوهران، همانطور که مسیح کلیسا را ​​دوست دارد و جان خود را برای نجات او فدا کرد، به زنان خود عشق می ورزند. زنان نیز، همانطور که کلیسا، مسیح را گرامی می دارد، به شوهران خود احترام می گذارند.

"ای زنان، همچنانکه از مسیح اطاعت می کنید، از شوهرتان نیز اطاعت نمایید. زیرا شوهر رئیس و سرپرست خانواده است، همانطور که مسیح رئیس و سرپرست کلیساست.  به همین علت بود که او جانش را فدا کرد تا نجات دهنده کلیسا گردد. پس شما زنان نیز باید در هر امری با کمال میل از شوهر خود اطاعت کنید، درست همانگونه که کلیسا مطیع مسیح است. و اما شما ای شوهران، همسران خود را همانطور دوست بدارید که مسیح کلیسای خود را دوست داشت. او حاضر شد جانش را فدای کلیسا کند." افسسیان 22:5-25

زن و شوهر، محترمانه و صادقانه با هم گفتگو کرده، چیزی را از هم پنهان نمی کنند. با کوشش سخت یاد می‌گیرند چطور نیازهای یکدیگر را درک کرده تا آنجایی که با تعالیم کتاب مقدس مغایرت ندارد، تأمین کنند. آنها همچون آهن که آهن را تیز میکند، همدیگر را آزموده تر می سازند،  و هر روز بیشتر یاد می گیرند با محبت، کلماتی را بکار گیرند که بازگو کننده حقیقت و بنا کننده هستند.

امروزه، هر ازدواجی با حملات شدید رسانه ها و فرهنگ فاسد این جهان مواجه است. شریران، بکمک قوای تاریکی از هر ترفندی برای تحقیر و نابودی خانواده ها استفاده می کند. معلمان دروغین درباره ازدواج حرفهای دروغین می گویند، آن را مسخره می کنند، و ارزش های ازدواج مسیحی را بباد حمله می گیرند. از سوی دیگر، ازدواج هایی که بر مبنای سیاست، ثروت، فریب یا شهوت جنسی بنا شده اند، بزودی از هم می پاشند.  اما کسانی که وفادار می مانند در هر مرحله از زندگیشان موفق می شوند، زیرا ازدواج عهد و پیمانی است بین سه شخص؛ یک مرد، یک زن، و آفریدگار!

هیچ زوجی، قبل از ازدواج از تمام چالش های آن آگاه نیست. ازدواج، شخصیتی نو و فداکار از ما می سازد بطوری که زندگی ما از «خود محوری»، به «خود گذشتگی" تغییر می یابد. اکثرما از طفولیت طوری بزرگ شده ایم که انگار تمام دنیا دورخواسته های ما دور می زند. تعلیمات دوران کودکی و نوجوانی، لزوماً آنقدر به ما نمی آموزد که چطور با دیگران سازگاری کنیم. ولی وقتی ازدواج می کنیم، با یک واقعیت جدیدی از خواب بیدار می شویم. ما با دنیای جدیدی روبرو می شویم که تمام باورهای قبلی را به چالش می کشد. ازدواج به ما این امکان را می دهد که ضعف های خود را ببینیم، کمک بگیریم، اصلاح بکنیم، و به کمال رشد برسیم!

آینه ها را در نظر بگیریم که هر چیزی را که می بینند، به ما نشان می دهند! آینه ها نه اغراق می کنند و نه چیزی را می پوشانند، چون نه کسی را دوست دارند و نه از  کسی متنفر هستند. بلکه چهره ما را آنطور که هست، حتی زمانی که عیوب زیادی داریم، بدون ریا، بما نشان می دهند. با این حال همه، بدون استثنأ، هر روز خودمان را در آینه می نگریم و آنها را دوست داریم! آینه ها کمک می کنند تا ما نقص هایمان را ببینیم و ترمیم کنیم!

 وقتی ازدواج می کنیم، با یک عالم از نقص هایمان وارد زندگی مشترک می شویم! و وقتی نقص هایمان دیده می شوند، تنها دو راه داریم؛ یا باید گناه را بگردن دیگری بیاندازیم، و یا مانند یک تیم شکست ناپذیر با هم متحد شده، اشتباهات خود را بپذیریم، از همدیگر حمایت کنیم، و از گذشته درس بگیریم.

دربر گرفتن عشق واقعی و فداکارانه اولین چیزی است که در ازدواج یاد می گیریم. آنانی که با وفاداری و خلوص نیت مسیح را پیروی می کنند، وقتی دعا می کنند، خداوند به آنها حکمت الهی می بخشد تا اسرار ازدواج را دریابند. وقتی ما خواسته هایمان را بالاتر از احتیاجات همسرمان می گذاریم، هر دو رنج می بریم! اما وقتی همسرمان را مثل خودمان و حتی بیشتر از خواسته های خود دوست داشته باشیم، زندگی ما شکوفا می شود و در آرامشی که پیدا می کنیم، لذت می بریم! در اینجاست که معنی این آیه زیبا برای ما باز میشود که می گوید: " آن دو یکی می شوند."

زوج ها ممکن است گهگاهی و ناخواسته با گفتار یا طرزعمل خود، همدیگر را برنجانند. در یک ازدواج  خالی از حضور خدا، با بروز کوچکترین مشکل، تقصیر را به گردن یکدیگر می اندازند. اما در یک ازدواج خداپسندانه، همه چیز به گونه ای دیگر کار می کند. آنها با شهامت به اشتباه خود اعتراف کرده عذرخواهی می کنند. هر روز که از سر کار به خانه می رسند، بدون توجه به اینکه در آنروز چقدربا مشکلات کاری در جنگ بوده اند، هنوز هم با انرژی و محبت به خدمت همدیگر می پردازند. ازدواجی که خالی از محبت الهی است، زوجین، اشتباهات یکدیگر را با کینه در دل خود انبار می کنند. اما درازدواج خداپسندانه، آنها با احترام اشکالات را در میان گذارده، بدون ترس و بدون تهمت به همدیگر، فقط از احساسات رنجیده خود صحبت کرده، روحیه مثبت را نگاهداشته، جویای بخشش از یکدیگر می شوند.

زوج های مسیحی به قدرت دعا و روح‌القدس تکیه کرده، هر روز را با  تشکرات و ستایش شروع می کنند. وقتی والدین برای  فرزندان و عزیزانشان دعا می کنند، محافظت الهی بر آنها قرار می گیرد.

برای ادامه لطفأ روی "بازتاب ایمان" کلیک کنید. 

سوالات:

الف) ازدواج یک راز است.

ب) وقتی تمرکز خود را از «خود محوری»، به «خود گذشتگی" تغییر می دهیم، به همان اندازه که به خودمان اهمیت می دهیم، به همسرمان نیز اهمیت می دهیم.